یکشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۹۱

The Savages 2007

بعضی از بازيگرا هستند که شايد اسمشان خيلی رسانه ای نباشه اما اينقدر بزرگ هستند که با ديدن سکانس به سکانس از بازيشون لذت ببری اينقدر خوب تو نقششون فرو ميرند که حتی اگر فيلم، فيلمه متوسط يا ضعيفی باشه اما بازم فيلمو تا انتها دنبال ميکنی نمونه واضح اينجور بازيگرا بی شک فيليپ سيمور هافمن هست بازيگری که آدم با تمام نقشاش ارتباط برقرار ميکنه و تو اينجور فيلم ها که بيشتر حول بازی قدرتمند بازيگرای معدودش روايت ميشه خودشو نشون ميده.
داستان فيلم وحشيان در مورد زندگی يک خانواده کوچک است پيرمردی به نام ساواج، همسر دومش را از دست داده است و به دليل نداشتن جايی برای زندگی دو فرزندش او را به خانه سالمندانی ميبرند دو فرزندی که شايد خيلی خاطرات خوبی از پدرشان ندارند اما سعی دارند که اين واپسين روز های عمر پدرشان کمی با آرامش سپری شود.
جان فرزند بزرگ خانواده است او همانند خواهر خود انسانی تنهاست که زندگی خود را با تدريس در دانشگاه سپری ميکند و در حال تکميل کردن کتابی در مورد زندگی و آثار برتولت برشت است. جان نگاه واقع بينانه به زندگی دارد.
و سعی دارد خود را از هياهو هايی که خواهرش به دليل قرار گرفتن پدرشان در خانه سالمندان بوجود می آورد دور کند.
وندی خواهر کوچک جان است کسی که سعی دارد نمايشنامه خوبی بنويسد تا در زمينه کارش موفق شود او هميشه خود را زير سايه برادرش احساس ميکرده است و در پی انجام دادن کاريست که برادرش نتوانسته آن را انجام دهد به عنوان مثال بردن يک جايزه ادبی. اندی دختری احساسی اس که سعی دارد مکانی بهتر برای پدرش پيدا کند.
فيلم يک داستان ساده و روان دارد که بازی های دو بازيگر اولش يعنی لورا لينی و سيمون هافمن آدم را به دنبال خود ميکشاند. کاراکترهایی که آنان بوجود آورده اند زندگی تلخی دارند دو کاراکتری که هر دو زندگی شخصی موفقی نداشته اند، هر دو تنها هستند و کسی را در زندگی زناشوييشان ندارند هر دو به دنبال رهايی از وضع موجود هستند.
دو سکانس از فيلم واقعا جالب بود سکانسی که سه فرد خانواده در ماشين نشسته اند و جان و اندی دعوايشان ميشود و آقای ساوج برای اينکه دعوا و سخنان رد شده بين فرزندانش را نشنود صدای صمعکش را کم ميکند. و سکانس ديگر جايی که بيرون از يک خانه سالمندان صورت ميگيرد. اندی که سعی دارد محيطی دلنشين تر برای پدرش پيدا کند با برخورد ناپسند جان روبرو ميشود. جان به او با صدای بلند می گويد فکر ميکنی برای امثال پدر ما و همسن و سال های او اين مکان را سبز و درخت کاری کرده اند؟ نه اينطور نيست آنها اينجا رو به اين صورت در آورده اند که امثال من و تو که می آييم اينجا خودمان رو گول بزنيم و بگيم زندگی ادامه دارد وگرنه آنهايی که درون آن خانه نشسه اند بودن و نبودن اين درختکاری ها برايشان فرقی نميکند اينها فقط برای خانوده آنهاست که به خودشان تسکين بدهند که زندگی ادامه دارد.
نمره من به این فیلم 7 از 10

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر